پرفورمنس صحنهی آخر، برگرفته از نمایشنامهی خانهی برناردا آلبا، نوشتهی فدریکو گارسیا لورکا، در پی بیان رویدادهای بازسازی شدهی متن مذکور که داستان مادری است افراطگرا که پنج دختر خود را در خانه حبس کرده و آنها تنها باید مطابق دستورات مادرشان زندگی کنند، میباشد. در این بین دختر کوچکتر که عاشق مرد جوانی میشود قربانی چهارچوبها شده و خودکشی میکند. صحنهی آخر ادامهی زندگی این خانواده است که با وجود مرگ جوانترین عضو با همان روند قبلی به زندگی ادامه میدهند.
صحنهی آخر تصویری است از یک پایان ناتمام، پایانهای مکرر ،مصلوب در مرزهای سیاه و سفید ذهن. دیوارهایی به رنگ کفن که ثانیهها را در خود حبس و ذرهذره نفسها را شمارش میکند. آدمهایی به شکل یک قاب با تمنای آمیزش سایهای از گذشته و دور. بی گذشته، بی حال و بی آینده، تنها رویاها نفس می کشند . رویاهایی که در جیبها و آستینها باید پنهان شوند.
مهدیه شادمهر
و من در این پروژه به عنوان بازیگر حضور داشتم.
رآضیه اعرآبی