Skip links

سونات پاتتیک

عکس‌های نمایشگاه

در ابتدا بهتر است اشاره‌ای داشته باشم به این امر که من از همان سال‌های ابتدایی که به طور جدی وارد عرصه‌ی هنر شدم، دغدغه طراحی کردن داشتم، اما نه در محدوده و چهار چوبی که به صورت آکادمیک برای طراحی تعریف شده بود. دوست داشتم خارج از لذت‌های بصری به نحوی اندیشه‌ی خودم را وارد کار کنم، در واقع باید این‌طور بگویم که هدف و بستر تمام مجموعه‌ها، از جمله مجموعه‌ی پیش رو، حکایت از این دغدغه‌ی دیرینه دارد.

ایده‌ی اصلی این مجموعه سال ۹۷ به ذهنم رسید و تا ابتدای سال ۹۹ ادامه یافت تا اجرا پایان پذیرد و آماده‌ی نمایش گردد. در واقع من قریب به دوسال درگیر این مجموعه بودم.

دستمال کاغذی حکم برگه‌ی طراحی را پیدا کرد و سوزن حکم قلم و نخ‌ها طرح‌های ذهنی من. سونات معمولاً در دو یا چهار موومان که همه در یک کلید قرار دارند، ولی از لحاظ درون‌مایه متفاوت هستند، تصنیف می‌شود و مجموعه‌ی پیش رو، سوناتی است که من به صورت انفرادی و در انفرادی زندگیم نواختم؛ اما از جنس پاتتیکش(حزن انگیز).

در دوره‌ای چند ساله، حزن (پاتتیک) مرا مثل هر آدمی در برگرفت و باعث شد بیشتر چشمم به دستمال‌های کاغذی بیافتد. در دوره‌ای چند ساله، دردی تیز بر وجودم فرو نشست و تکرار شد؛ مثل سوزنی که به خودت بزنی یا بزنند در یک کلید ولی با درون مایه‌ای متفاوت و این حزن و درد، درهم و برهم و باهم به میزان آمدن و رفتنشان دوخته می‌شدند، درست شبیه یک تکه دوخت بی‌هدف بر روی دیوار و این نام همگام‌ترین و هم معنی‌ترین نامی بود که می‌توانستم برگزینم.